نتایج جستجو برای عبارت :

[ قصه‌ی نانشستن. ]

ببین منو! داری میبینی منو؟ من هنوزم هر آهنگ بی‌کلامی که دلمو بلرزونه، یا فکر کنم یه روزی ممکنه دلمو بلرزونه، سیو می‌کنم. واسه تئاترم! واسه آرزویی که از وقتی فهمیدم یه روزی به‌دستش شاید بشه آورد، داشتم زندگی میکردمش. واسه اون استیج لعنتی ای که همه ی عمر خواستم روش پا بکوبم. بخندم. اگه صدامو میشنوی، اگه این یه کمدی لعنتیه، هیچ‌جاش خنده‌دار نیست. من نمی‌خندم. من دارم میسوزم. قلبم داره میسوزه از مرور خاطراتی که میتونستن رقم بخورن یه جای تاریخ

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

طراحی سایت رایگان